Wellcome to Shayan's Inner Self where he write about his life and Iranian LGBTQI+ community شایان میم از هویت دروناش میگوید و جامعه همجنسگرایان، دوجنسگرایان، تراجنسیها و کوییرهای ایرانی
سالِ میلادیِ نو شده و میشه مبنایِ تصمیمهای زیادی بشه. بیشتر این تصمیمگیریها تحت تاثیر سخت و پیچیده بودنِ سال گذشته است. البته برای خودم خیلی بد نبود چون سه هفته قبل از اعلام رسمی پندمیک یا همون عالمگیریِ این ویروس، آمادهی تصمیمهای بزرگ بودم و درجا عملی کردم؛ با این وجود، بخاطر شیوهی زندگیِ اجباری برآمده از محدودیتهای ارتباطگیری، در حالی که دوستان خودم رو در تورنتو جا گذاشتم، فشار بیشتری از نظر تنهایی تحمل میکنم. برای همین تغییراتی در ارتباطگیری خودم دادم و حاظرم با آدمهایی که از استانداردهای بسیار بالام پایینتر هستند، ارتباط بگیرم.
علت اصلی این کار اصلِ بقاست. اگر در مقابل تبعیضهای جنسیتی، نژادی، اتنیکی و باوری ایستادم، برای کمک به بقای بشر و دفاع از حقوق اونها بود ولی حالا که بشرِ دو-رو و متناقض به یاریِ همراه خودش نمیاد، در این کنج نشینی، درها رو باز میکنم و پرچینها رو میچینم.
یکی دیگر از مواردی که خبر از خوب نبودنِ سال گذشته میدهد، ننوشتنهایم بود. اگرچه بیشتر در توییتر بودم اما در کل، کمتر از وقتهایی که یاداشت بر میدارم یا پست وبلاگی میگذارم، نوشتم. مثلا چند پستِ سالانه مثل پست برای آیداهو یا سالگرد وبلاگنویسی را ننوشتم. حتی از ده مقاله و پنج داستانی که قرار بود بنویسم، نصفِ یک مقاله و یک داستان تمام شده. یاداشتهای لحظهای بر نداشتم و خاطرات را در دفترم ثبت نکردم.
نقاط مثبت آن سال بیشتر آمادگی برای این سال بود به این معنی که در شرایطِ نابسامانِ عالمگیریِ کویید۱۹، برای سالی پر بار و پیروز برنامه، هدفگذاری و گام برداشتم. حالا کار ساده است. تنها لازم است گامهای بعدی را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارم.
این مطلب را از وبسایت California Healthline ترجمه کردم که در اینجا میتوانید مطلب اصلی را به انگلیسی بخوانید. لطفا اگر نقد و نظری درباره ترجمه دارید، حتما در بخش دیدگاهها بنویسید.
(Aleksandra Alekseeva/Getty Images)
دکتر جفری کلوزنر، پزشک در لسآنجلس، چندین دهه است که مردان همجنسگرا را وزیت میکند. وی گفت: از زمان شروع عالمگیری کرونا، بسیاری رفتار جنسی خود را تغییر دادهاند به طوری که نیاز به غربالگری روتین برای آزمایش بیماریهای مقاربتی بیمعنی شده. کلوزنر که استاد دانشگاه یوسیالای در رشتهی بیماریهای واگیردار و عفونیست ادامه داد: «آنها میگویند: از آخرین ویزیت، با کسی در ارتباط نبودهاند؛ پس نیازی به آزمایش بیماریهای مقاربتی (STD) ندارند.»
اگرچه کلوزنر متوجهی تغییر رفتارها بعد از کمتر شدنِ سختگیری برای فاصلهگذاری اجتماعی در لوسآنجلس شده است. او گفت: «مردم دوباره به فکر روابط جنسی افتادهاند و از من سؤال میکنند آیا راههایی وجود دارد که بتوانند [از کویید 19] در امان بمانند؟».
البته نگرانی در مورد ارتباط جنسی در دوران عالمگیری مختص به مردان همجنسگرا نیست و موضوعی سراسریست. کارشناسان بهداشت عمومی، از جمله کسانی که مدتهاست درگیر پیشگیری از اچآیوی هستند، میدانند که بخشی از افراد تمایل به پس زدن یا نادیده گرفتنِ دستورالعملهای جنسی دارند، چه استفاده از کاندوم باشد و چه محدودیتهایی مثل فاصلهگذاری اجتماعی. پیر-سدریک کروچ، محقق پرستار بالینی در دانشگاه کالیفرنیا-سانفرانسیسکو، و یک متخصص در پیشگیری از اچآِوی می گوید: «وقتی با اچآیوی درگیر بودیم کار نکرد و برای کویید هم کار نخواهد کرد».
ویروس کرونا به انتقال از راه ترشحاتِ دهان و بینی شناخته شده اما نه به شکل مشخص از طریق ارتباط جنسی. واحد بهداشت شهرداری نیویورک یک راهنمای ارتباط جنسی و ویروس کرونا تهیه کرده که در آن به ارتباط جنسی با شریک زندگی توصیه کرده اما به افرادی که به هر حال میخواهند با دیگران رابطه برقرار کنند پیشنهاد داده با افراد کمتری ارتباط بگیرند. این راهنما که تاکید میکند «بوسیدن به آسانی ویروس را منتقل خواهد کرد»، پیشنهاد میکند «مقداری پیچیده و متفاوت (kinky) سکس کنید» با «نوآوری در موقعیتهای سکس و ایجادِ موانع فیزیکی مثل دیوارها که ارتباط جنسی را میسر میکند در حالی که از نزدیکی صورت جلوگیری میکند.» در هلند نیز دولت پیشنهاد داده افراد مجرد یک فرد بدون علائم را به عنوان شریک جنسی انتخاب کنند.
برای بسیاری از مردان همجنسگرا، به ویژه در مناطق شهری، انفجار ارتباط جنسی با شرکای جنسی متعدد یک شیوهی زندگیست، چه مجرد باشند یا نه. بسیاری از زوجها نیز در رابطهی باز (open relationship) هستند.
تحقیقات نشان داده مردان همجنسگرا، به نسبتِ دگرجنسگرایان، تمایل بیشتری به داشتن شرکای جنسی متعدد دارند. سال 2012، در بازبینی یک نظرسنجی از افراد بین 18 سال تا 39 سال نشان داد مردانی که با مردان سکس دارند، «پارتنرهای متعددی به نسبت مردان و زنان دگرجنسگرا در تمام سنین دارند». با توجه به این مطالعه، به طور متوسط بین افراد 35 تا 39 ساله، مردانی که با مردان سکس داشتند 67 شریک جنسی در مقابل 10 شریک جنسی برای افراد دگرجنسگرا گزارش کردهاند. دیمون جیکوبز، یک مشاور با بسیاری از مراجعان همجنسگرا که مجرد است، در ماه اول قرنطینه مجرد ماند. او گفت: بعد از آن، به یک شریک جنسی معمولی و مورد اعتماد رسیده است. جیکوبز ادامه داد: «او هم برای چهار هفته تنها بود و فقط برای خرید ضروری بیرون میرفته و اعلایمی نداشت.» او ضافه کرد: «پس ارتباط گرفتیم و با هم دوباره معاشرت کردیم». این اواخر، بعد از اطلاع از تمرین فاضله گذاری اجتماعی افراد، او با تعداد بیشتری ملاقات کرده. همچنین او متوجه مراجعین زیادی شده که بعد از ماهها تنها بودن، با همین شرایط روبرو شدن.
«انسان میتواند با بخشی از درد و زجر تا یک زمانی مدارا کند در صورتی که چشماندازی از پایان آن داشته باشد.» او این را گفت و ادامه داد بعد از بیش از دو ماه مردمی که ایزوله شده بودند «تشنهی لمس کردن» هستند.
یک نظرسنجی در اوایل خرداد از هزار مرد که با مردان سکس داشتند نشان داد چطور ویروس کرونا روی رفتار جنسی افراد تاثیر گذاشته. قریب به نیمی از افراد اظهار به کاهش ارتباط جنسی نسبت به پیش از عالمگیری ویروس کرونا داشتند در حالی که تنها یک درصد از تعدد شریک جنسی خبر دادند و 48 درصد بدون تغییر بودند. (نظرسنجی درباره تعداد و محل سکونتِ شرکای جنسی پرسشگری نکرده بود). بسیاری از مردان همجنسگرا محتاط باقی ماندند. لویز نایتاینگل، یک طراحِ گرافیکی بازنشسته در سنفرانسیسکو، که در دوران نخستِ اپیدمی ایدز در نیویورک زندگی میکرده، زمان بیشتری با اپهای آنلاین دوستیابی همجنسگرایان صرف کرده است تا سکس کردن با سایر مردان.
او گفت پیامهای اغواگرانهای برای ملاقت رو-در-رو دریافت کرده و پس زده است. به عنوان یک مرد مسنتر او میداند که در خطر بیشتری قرار دارد اما امتناع از پیشنهادات، چالشبرانگیز بوده چرا که مسایل جنسی بخش مهمی از زندگی اوست. نایتانگل که در یک رابطه 16ساله است گفت: «به نظرِ بسیاری از مردان همجنسگرا، سکس یک ضرورت برای احساس ارتباط، هیجان و ارزشمند بودن است.»
ماه گذشته، اریک، کارگر جنسیِ 42 ساله در منهتن نیویورک، شروع به ارزیابیِ بازگشت به کار کرده. وی که یک کاردرمانگر سابق و همسرِ یک پزشک است، در اواخر اسفند سال پیش کار خود را تعطیل کرد. او در اوایل این ماه بالاخره شروع به ملاقات با مشتریهای خود کرده.
در حال حاضر، او برای محدود کردنِ ملاقاتها برنامهریزی میکند. قصد دارد تا تنها کسانی که خوب میشناسد را ببیند تا باور کند آنها درباره ماسک زدن روزانه و بدون اعلایم بودن صادق هستند. همچنین، بجایِ هتل یا منزلِ آنها، او افراد را در خانه ملاقات میکند. او گفت: «به نظرم رسید اگر آدمها اینجا بیایند، تنها در معرضِ ویروسهای آن افراد قرار خواهم گرفت.
او حتی در حال حاظر برنامه دارد تا مشتریهایی که در تظاهراتِ ضد خشونتِ پلیس حاظر شدند را رد کند. «هزار درصد تظاهرات را حمایت میکنم اما احتمالا این افراد زمینهی ابتلا به ویروس را پرورش دادهاند. خطرش را نمیپذیرم».
دکتر کلاوسنر، پزشک لوسآنجلسی، در یک توصیه به مردان همجنسگرا میگوید تلاش میکند تصویر بزرگتری را ببیند. اشاره میکند که بیشترین کیسهای ویروس کرونا از مراکز کاری یا خانههای نگهداریِ ویژه مثل خانه سالمندان و همین طور اجتماعات بزرگ مثل کنسرت و برنامههای مذهبی گسترش پیدا کردند. او ادامه میدهد: با این وجود در برنامههای خصوصی نیز ویروس میتواند فرد به فرد منتقل شود و «به راستی ظرفیتِ در معرض ویروس قرار گرفتن با خطر حضورِ افراد منحصر به فرد در آن مکانهای شلوغ مربوط است».
جولیا مارکوس، همهگیرشناسِ دانشگاه هاروارد و متخصص پیشگیری از HIV می گوید: یک برداشت اشتباه، که میتواند خطرناک یا غیر از آن برداشت شود، می تواند درک اقدامات دیگران را آشکار کند. وی گفت، از آنجا كه سختگیریها برای فاصله گذاری اجتماعی کمتر میشود، قریب به همهی افراد انتخاب خواهند کرد و به میزانی در کارهای خطرناک مشارکت خواهند کرد، با این حال با استانداردهای متفاوت قضاوت خواهند شد.
او گفت: «وضعیتهای بیخطرِ بسیار کمی وجود دارد. مردان همجنسگرا برای معاشرت جنسی شماتت خواهند شد در حالی که افراد دگرجنسگرا که برای شام با هم جمع میشوند، کمتر احتمال شماتت شدن خواهند داشت.
مارها بر شانههای ضحاک، معز جوانان ما را میدرند، سرشان را بالای دار میبرند و تنشان را میسوزانند. اگر فریدون، افسانهای در تاریخ ماست، امروز درفشِ کاوههای آهنگر بلند شده است تا داد خواهی این بیداد را داد بزنند.
امروز، همین امروز که در دنیای صفر و یک، ترند و هشتگ و توییتر، چارهی سر ندادن اما بر سر دادن است. امروز ملتهای آزادهی ایران، با هر دیدگاهی، از کشتارگاه رژیم ملقب به قوهی قضاییه جمهوری اسلامی، درخواست اعدام نکردن سر دادن. در این دنیای صفر و یک که میگویند بات و ربات دارد، این ملت فراموش نکردند که دیگر ظالمانِ تاریخ میگفتند نوار و رادیو بالای پشت بام پخش میکنند.
امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی سه کاوهی محکوم به مرگ
آری، دو رژیم که استبداد را پیشه، از ملت دوری و حقوق آنها را نادیده میگرفتند/میگیرند، مانند هر رژیمِ استبدادی سر در برف کردهاند و خیالِ خام خود را خیالبافی میکنند. رویایی در سر دارند که پس از سالها کشتار و فریب، همچنان بخشی از ملت را افسون کرده تا به ادامهی سوزاندن، دار زدن و خوردنِ مغز جوانان وطن ادامه دهند.
این بار دیگر ملت در دنیای سینه به سینه، پوست و قلم، نامه و روزنامه، ضبط و نوار کاست زندگی نمیکنند. آنها که نخواستند هزینهی بیشمار بدهند و البته فریب دروغها را خوردند و یا افسونِ افسانهی ابلیس شدند، هر روز بیدار و بیدارتر میشوند و برای رزمی جانانه که نمیخواستند آماده میشوند.
درست است مارهای ضحاک هر روز مغز جوانان ما را میخورند اما این دورانِ سحر و نیرنگ به سر آمده و هر روز موجِ آگاهی چون سرریزِ بندی در رگهای هممیهنان میجوشد. دیری نمیپاید که دماوند بندخانهی ضحاکان دوران خواهد شد.