فشار زیادی رو دارم تحمل می کنم. هم بخاطر مشکلات خانوادگی هم از تنهایی. آدمی هستم که اگه بدنم نکشه اما ذهنم بخواد، بدنم پا به پای ذهنم میاد. بی اف یا عشق و… برای من دل خوشیه. خیلی از دوست های بلاگرم می دونن که توی چه شرایطی هستم و چه مشکل خانوادگی دارم. روز اول به مهرشاد زنگ زدم و گفتم چون تو هستی هیچ غمی ندارم اما حالا که مهرشاد نیست… .
بحث نبودن مهرشاد نیست، نبودن احساسی هست که دلم رو بهش خوش کنم. نبودن انتظار برای یک اس.ام.اس یا زنک و یا حتی میس-کال که بوسه ام رو به گوشی رونه کنه. حرف من حرف دل تنگی است اما دل تنگی برای احساس و عشق. من همیشه عاشق بودم و عاشق پیشه. باید یکی رو دوست داشته باشم و حالا دارم بخاطرش به آب و آتیش می زنم. شاید سخت ترین لحظات عمرم رو دارم طی می کنم، چون کسی نیست که براش بمیرم.
ای کاش یکی پیدا بشه که منو داداش خودش ندونه.
مهرشاد نيست؟
چي شده؟
اتفاقي افتاده؟
LikeLike
آره همه می گن تو داداشمی ولی …
ولی یه چیز دیگه می خوان
منم حوصله ام سر رفته از این آدمای بی ارزش…
زندگی سخته…
امیدوارم برسی بهش یا پیداش کنی
LikeLike
چقدر سخت چقدر تلخ
چی می شه گفت که آرومت کنه
LikeLike
خوب تو دوستمی داداشم نیستی :دی
واقعا منم حال و روزم از تو بهتر نیست شایان جان
حستو میتونم بگم درک میکنم
LikeLike
نمیدونم چی بگم که آروم بشی ولی بدون خیلیا مثل تو هستن منم مثل توام…
شاید دونستن اینکه یه درد مشترک بین چند نفر هست اون درد رو از بین نبره ولی باعث آروم شدن بشه…
راستش امید دادن به تو که به من و خیلیای دیگه امید میدادی خیلی سخته ، احساس میکنم دارم چرت و پرت میگم…
LikeLike
مثل اینکه این رسم ِ روزگار ِ …
کاریشم نمیشه کرد …
فقط صبوری
صبوری کن عزیزم …
امیدوارم به همین زودیا این کابوس وهشتناک تموم بشه برات …
بوس
LikeLike
نبینم غمتو؟!!!
به محمد اندوه پرست:
وحشتناک درسته عزیزم نه وهشتناک.
ok?
به شایان دوباره:
دوباره باز میکنی منجمتو؟!!!
LikeLike
به X-Boy:
توي پست آخر مهرشاد هست. بعد 4ماه متوجه شديم راه ما از هم جداست، چون آقا مهرشاد تصوير درستي از پارتنري نداشت.
به سورنا:
شايد من منظورم رو بد بيان كردم. حرف من اين بود كه: با هركسي كه مي خوام تراي كنم، تبديل ميشه به داداشم.
به آرش (Red Confine):
منجمم باز شده و به يكي گفتم تراي، اما توي ترديد رابطه تموم شده و گذشته خودش بود و به بعديش گفتم و ديدمش اما اون هم مي خواد داداشم باشه. دست و بالم از منجم پرتره اما همه مي خوان من همون داداش شايانشون باشم 🙂
LikeLike
تنهایی هم عالم خودشو داره
من هم روزگاری پارتنری داشتم ولی الان ترجیح می دم تنها باشم
نمی دونم تو خونه چه مشکلی داری ولی واسه اون قضیه الان تو یک انسان آزادی
یعنی بهتره از این دید بهش نگاه کنی !
من حرف نزنم بهتره :>
بوس
LikeLike
تنها آرزويم خوشبختي توست و بس./
تو لايق بهترن ها هستي شايان جان…
بهترين ها…
LikeLike
نمیدونم چی بگم شایان جان. من تا حالا تجربه ی با کسی بودن و بعد جدا شدن رو نداشتم. خودم غرق در تنهایی ام. آرزویم دیدار شماست تا حداقل دوستانی ارزشمند داشته باشم …
چیزی ندارم برای گفتن؛ جز از صمیم قلب آرزوی خوشبختی برای تو و نیز مهرشاد.
راستی شایان جان دیگه نیومدی وبلاگما ! جز اون یه بار که قوت قلب شدی برام با خوشامدگوییت.
بیصبرانه منتظرت هستم
خدا به هممون دربرابر این مصائب توان مقابله بده …
LikeLike
به جمع ما تنها های یتیم مونده خوش برگشتی شایان جون!:دی
بیا همه تنها ها بشینیم نخوچی خورون برگزار کنیم.
LikeLike
داداش
LikeLike
داداشی
LikeLike
داداشی جونم
LikeLike
داداش گلم
LikeLike
داداش عزیز تر از جانم
LikeLike
داداش عزیزم
LikeLike
داداش خوبم
LikeLike
داداشی ِ من
LikeLike
خان داداش!!
LikeLike
شایان جان چی شده!؟ 😦
باورم نمیشه
باورم نمیشه
حتما باهات تماس میگیرم
حتما
😦
—
علی
LikeLike
من وب تو و مهرشاد رو خیلی وقت بود میخوندم اصلا گزاشتمشون جزء لینکای بالای صفحه فایرفکسم و الان که میشنوم از هم جدا شدید خیلی مبهوت شدم
اونطور که تو نوشتی اگه از سر غرور بعد از جدایی نباشه از همون اول دنبال محبت بودی نه خود مهرشاد
ولی مطمئنم غروره
امیدوارم دوباره همدیگرو پیدا کنید
LikeLike
من از اول که با مهرشاد پیمان بستم، برای پارتنری بود.
وقتی کسی یارم میشه، مثل پروانه دور شمع، دورش می گردم و ازش تعریف می کنم. اما وقتی طرف بعد از 4ماه میگه من پارتنر نم خوام، نمی تونم با کسی تا آخر باشم و بی اف می خوام یعنی بوی فرند، من چه گوهی بحورم؟ قصه بخورم عمرم رفت؟
نه، از اون لحضه ای که با مهرشاد بودم لذت بردم و حالا دلیلی برای غم ندارم چون در لحضه زندگی می کنم. من لبم رو، کونم رو و کیرم رو به هر کسی ندادم و به خو.دم افتخار می کنم.
اگه تند بود بخواطر این بود که همینجوری باید جواب می دادم. سوری، بوووووووس!!!
LikeLike
سلام عزیزم
اگه تونستید یه سری هم به من بزنید
و اگه قابل دونستید لینک بدید
خیلی ممنونم
LikeLike
منم که طبق معمول نمیدونم چی بگم ! فکر میکنم و حرفای دوتاتونون رو میخونم و بعد قضاوت میکنم
LikeLike